۱۳۹۵ آذر ۲, سه‌شنبه

"کسی در اینترنت دارد اشتباه می‌کند" [ویرایش‌نشده]


از همان زمانی در اوایلِ قرن که وبلاگ‌‌نویسی شیوع پیدا کرد می‌شد دید که پدیده‌ی جدیدی ظهور کرده است:‌ اینکه هر کسی می‌تواند حرف‌هایش را بنویسد و منتشر کند. سوادِ من در امورِ رسانه‌ها خیلی بیش از صفر نیست؛ اما به نظرم واضح است که، در مجموع، این اتفاق اتفاقِ خوبی است که عملاً هر کسی بتواند حرف بزند. 

اما چیزی هست که برخی را آزار می‌دهد. این برخی که از آن حرف می‌زنم یک ویژگیِ مشترک دارند: همیشه حرف را جدی می‌گیرند. [منظورم از جدی‌گرفتنِ حرف چیزی است فراتر از اینکه فرض کنیم گوینده منظورش این است که گزاره‌ای را اظهار کند (و، مثلاً، نه اینکه شوخی کند)؛ منظورم این هم هست که حرف را قابلِ اعتنا بدانیم.] و اگر یک وقتی بود که وبلاگ‌نویسی چیزِ مهمی بود و مراسم و مقدماتی داشت که شاید در حین‌شان می‌شد حرف کمی پخته‌تر بشود، حالا دیگر با توئیتر و اینستاگرام و چیزهای دیگر اصلاً‌ می‌شود هر کسی در تاکسی و سینما و مهمانی هم چیزی بنویسد و منتشر کند. و هنوز این برخی که دارم ازشان صحبت می‌کنم (و خودم هم شاید هنوز جزوشان باشم) این را پیش‌فرض می‌گیرند که کسی که چیزی می‌گوید لابد فکر کرده است و می‌گوید، مخصوصاً اگر این حرفْ مکتوب هم باشد.

اما شاید حقیقتْ این باشد که خیلی حرف‌ها را نباید جدی گرفت. خیلی از ما باید یاد بگیریم که روحیه‌ی معلمی‌مان را در مواضعی کنار بگذاریم و سعی نکنیم که  هر باورِ به‌نظرِخودمان غلطی را اصلاح کنیم. تعدادِ باورهایی که به نظرِ ما غلط است خیلی زیاد است، و موفقیت‌مان سریع و قاطع هم اگر باشد عمرمان کفاف نمی‌دهد که همه را اصلاح کنیم. و حقیقت این است که بسیاری اوقاتْ موفقیت در این حیطه اصلاً دست‌یافتنی نیست. این چیزی است که خیلی از ما عملاً پذیرفته‌ایم، وقتی که در تاکسی از مسافری می‌شنویم که ژاپنی‌ها می‌خواسته‌اند تونلِ توحید را با یک میلیارد تومان بسازند یا وقتی که در مهمانیِ خانوادگی از کسی می‌شنویم که شربتِ به‌لیمو سرطانِ روده را درمان می‌کند. پس چرا گاهی خودمان را در فضای مجازی موظف می‌دانیم به هر حرفی جواب بدهیم؟‌ شاید (دارم حدس می‌زنم) چون هنوز فکر می‌کنیم که حرفِ مکتوب لابد جدی و اندیشیده است.

در مقوله‌ی خاصِ یادداشت‌ها (اعنی: کامنت‌ها)ی ذیلِ نوشته‌هایمان، تصور می‌کنم اینکه همه‌شان منتشر شود اتفاقِ خوبی است، و تصورم این است که وقتی صاحبِ صفحه مقامِ رسمیِ حکومتی‌ای دارد یا استادِ دانشگاه است شاید لازم باشد همه‌ی یادداشت‌ها را منتشر کند؛ اما گمان نمی‌کنم لازم باشد به هر کسی جواب داد. مشخصاً: اگر گمان می‌کنیم که یادداشت‌گذار به‌کلّی از مرحله پرت است واقعاً وظیفه نداریم سعی کنیم اصلاح‌اش کنیم. اگر هم شواهدی داریم که هدفِ یادداشت‌گذار جلبِ توجهِ دیگران یا تحریکِ نویسنده‌ی اصلی است، در این صورت حتی معتقدم که عقل حکم می‌کند که جواب ندهیم.

پی‌نوشت. باید روشن باشد که این حرف‌ها نافیِ این نیست که مسؤولان باید در حیطه‌ی مسؤولیت‌شان پاسخگو باشند. دیگر اینکه بعضی حرف‌ها را البته باید جدی گرفت اما نه به لحاظِ محتوا: تصورِ من این است که گوینده‌ی بعضی انواعِ حرف‌‌های به‌شدت متوهّمانه و حرف‌های به‌شدت پرخاشگرایانه را، اگر که مدتی دوام بیابد، باید جدی گرفت به این صورت که دوستانِ نزدیک یا خانواده‌ی مرتکب‌شونده‌ی این حرف‌ها باید مجاب‌اش کنند که به پزشک مراجعه کند. اما این بحثِ دیگری است.

عنوانِ نوشته مأخوذ است از مطلبی از اکس‌کِی‌سی‌دی.

۱ نظر:

  1. سلام.
    حالا من محتوا را شاید نه ولی صورتِ این نوشته را جدی می‌گیرم و می‌گویم:
    من بودم "گوینده" را--به نظرم به درستی--حذف می‌کردم از پی‌نوشت. ظاهرِ جمله‌ات دارد چیزی درباره‌ی "دوام یافتنِ گوینده" می‌گوید نه "دوامِ حرف‌هایش."

    پاسخحذف